ظاهراً جهان هر روز کوچکتر می شود. با رشد روز افزون رسانههای اجتماعی در دههی اخیر، همگان به آنچه در سرتاسر جهان رخ میدهد دسترسی دائم دارند. هر روز تعداد بیشماری از داستانهای موفقیت از کارآفرینان، که با ایدهها و محصولاتشان در لبهی پیشگامی نوآوری قرار دارند، درون دنیای اینترنت دست به دست میچرخد. برخی ازین داستانها همه گیر میشوند و چشم میلیونها نفر را با شگفت زدگی به راه حلهای نوآورانه برای حل مشکلات خیره میکنند.
با این وجود، معمولاً چگونگی شکلگیری ایدهها نوآورانه از منظر فرهنگی نادیده گرفته میشود. علی رغم افزایش ارتباطات جهانی از طریق جهانی سازی، راه بلندی برای فهم تفاوتهای فرهنگی _به طور خاص، هنجارهای فرهنگی مناطق گوناگون_ و تاثیر آنها بر نوآوری وجود دارد.
ایدههای درخشان جدید و نوآوری
وقتی شما به موفقیت افراد، صرفاً مبتنی بر ایدههای نوآورانهشان نگاه میکنید، معمولاً نمیتوانید به درستی ببینید، این افراد چه تلاشهایی کردهاند تا از چهارچوبهای فرهنگی عبور کنند که به موفقیتشان رهنمون یا مانع از آن شده است.
برای مثال، بعد از این که داستانهایی در مورد جان باختن کودکانی فراگیر شد که توسط والدین به صورت اتفاقی در اتومبیلهای گرم رها شده بودند، یک پسر بچه ۱۱ ساله تگزاسی دستگاهی را اختراع کرد که در صورت جا ماندن کودک در اتومبیل به والدین هشدار میداد. بعلاوه این ابزار از دمای محیط میکاست تا کمک از راه برسد. به کمک توجه رسانهای که این پسربچه و پدرش از به اشتراک گذاشتن ایده خود دریافت کردند، توانستند ۳۱ هزار دلار به صورت اعانه از حامیان دریافت کنند تا روند ثبت این اختراع را به سرعت انجام دهند. دقیقا این ایدههای نوآورانه و حمایت اجتماعی پشت سر آنها است که جرقه پیدایش نسل آینده کار آفرینان را میزند.
اگرچه، همهی فرهنگ به دلیل هنجارهای درونیشان پذیرای ایدههای جدید نیستند. برای درک این که چگونه هنجارهای فرهنگی بر نوآوری تاثیر میگذارند در وهله اول باید تفاوت انواع مختلف فرهنگها را در یابید که شامل تفاوت مشخصه ها، استانداردها و انتظاراتی میشود که با هر کدام از آن ها مرتبط است. با فهم این عناصر میتوان رویکرد هر فرهنگ به مفهوم تغییر را درک کرد.
انواع فرهنگها: فرد گرا، جمع گرا، باز و بسته
در فرهنگها، افراد در مجموعهای از مشخصهها مانند زبان، دین، غذا، عادتهای اجتماعی و بسیاری امور دیگر مشترکند. همچنین هر فرهنگی دارای هنجارهای فرهنگی است – یا یک مجموعه از استانداردها، قواعد، و رفتارها- که بر اساس آنها چگونگی بر هم کنش میان افراد آن فرهنگ و جهان پیرامون معین میشود.
حیاتی است که این مسئله را دریابیم، زیرا که فرهنگ مردم معمولاً برا افکار، اعمال و رفتارهایشان موثر است. هر فرهنگی دارای مشخصههای منحصر بفرد خود است. با این وجود، به صورت کلی میتوان بسیاری از فرهنگهای سرتا سرجهان را به دو دسته تقسیم نمود: فرهنگهای فرد گرا و جمع گرا. همچنین از یک منظر دیگر میتوان دو دسته فرهنگهای بسته و باز را ازهم تمیز داد.
درک مشخصههای فرهنگهای فردگرا
در فرهنگهای فردگرا، نیازها و خواستههای افراد در نسبت با نیازهای گروهی در درجه اول اهمیت قرار میگیرند. مردم از استقلال و توانایی تعیین سرنوشت خود لذت می برند، و معمولاً رفتارهای اجتماعیشان مبتنی بر ترجیحات یا مزایای فردی تعیین میگردد . اکثر فرهنگها در امریکای شمالی و اروپای غربی به عنوان فرهنگهای فردگرا عمل میکنند. به عنوان مثال ایالات متحده، آلمان یا ایرلند.
مشخصه های و ویژگیهای فرهنگ فردگرا شامل موارد زیر میشود :
- ارزش بالا برای استقلال فردی
- حقوق فردی مهم هستند
- نگرش منفی در مورد وابستگی
- تاکید بیشتر بر منحصر به فرد و متمایز بودن
- خود بسندگی
فهم مشخصههای فرهنگهای جمع گرا
در فرهنگهای جمع گرا، نیازهای گروه در سطح وسیع از نیازهای تک تک افراد مهم ترند. افرادِ درون فرهنگهای جمع گرا به جامعه و روابط اجتماعی که مردم را به یکدگیر متصل میسازد، اهمیت بیشتری میدهند. بسیاری از فرهنگهای آسیایی، آمریکای مرکزی، آمریکای جنوبی و آفریقایی به عنوان فرهنگهای جمع گرا عمل میکنند، که شامل کشورهای مثل ژاپن، چین، کره، ونزوئلا، هند، برزیل و گواتمالا میشود.
مشخصه ها و ویژگیهای فرهنگ جمع گرا شامل موارد زیر میشود :
- وحدت جمعی
- کارتیمی
- انجام بهترین ها برای جامعه
- تمرکز بر خانواده و اجتماع
فرهنگها باز در برابر فرهنگهای بسته: آنها کدامند؟
راه دیگر برای دسته بندی فرهنگها تعیین بسته یا باز بودن آن است. دکتر مایکل جف لند، یک روانشناس اجتماعی که تخصص او تاثیرات فرهنگ بر رفتار انسانهاست. او دارای جوایر متعدد و صاحب پرفروش ترین کتابها در این حوزه است. در یک ویدیو، دکتر جف لند تفاوتهای کلیدی بین فرهگ باز و بسته را توضیح می دهد.
بنا به نظر او، فرهنگهای بسته معمولاً دارای:
- هنجارهای اجتماعی قدرتمند
- محدودیتهای سخت
- تاب آوری اندک در برابر انحراف از هنجارها
فرهنگهای بسته معمولا دارای نظم و هماهنگیاند و یک جامعه یکدست را تشکیل میدهند. همچنین آنها کمتر گشوده به ایدههای جدید و کمتر خلاق هستند.
اما فرهنگهای باز تقریبا برعکس اند، آنها معمولاً دارای:
- هنجارهای اجتماعی ضعیف تر
- آزادی بیشتر
- تاب آوری بیشتر برای انحراف از هنجاریهای اجتماعی
فرهنگهای باز به علت آزادیشان بیشتر نظم نایافتهاند، اما به سوی ایدههای جدیدی گشودهاند و بر خلاف فرهنگهای بسته خلاق ترند.
چگونه فرهنگ بر خلاقیت، کار آفرینی و نوآوری تاثیر میگذارد؟
وقتی شما بیشتر دربارهی فرهنگهای متفاوت و مشخصههای منحصر بفرد آنها اطلاع کسب میکنید، بهتر میتوانید درک کنید که چگونه هنجارهای فرهنگی متفاوت بر خلاقیت تاثیر میگذارند که خود معمولاً منجر به نوآوری می گردد.
خلاق بودن به معنای فکر کردن به امریست که تازه و کاربردی باشد. اگرچه، فرهنگهای متفاوت ارزشهای متفاوتی برای تازگی و کاربردی بودن قائل میشوند. بنابر تحقیقاتی که در مجله “روانشناسی امروز” صورت گرفته است، مطالعات در گذشته نشان دادهاند که افراد در فرهنگهای شرق آسیا از افراد در فرهنگهای غربی کمتر خلاقاند. اما، مطالعات جدیدتر نشانگر آن است که فرهنگهای آسیای شرقی میتوانند خلاق تر باشند وقتی که جنبهی کاربردی بودن نوآوری لحاظ گردد نه تازه و نو بودن آن.
این چنین تفاوتی تنها از طرق تمرکز جهان غرب بر فردگرایی در برابر تاکید جهان شرق بر جمع گرایی قابل درک است. به طور کلی توسعه یک نوآوری تازه نیازمند افرادی است که از هنجارها منحرف شوند تا یک راه حل بیابند- مشخصهای که معمولاً در فرهنگهای بسته و جمع گرا با روی خوش از آن استقبال نمیشود. از سویی دیگر، پیشرفتهای جدید در فرهنگهای باز و فردگرا با احتمال بالاتری رخ میدهند زیرا در این فرهنگها اندیشیدن در خارج از چهارچوب راه حلهای رایج مورد ستایش قرار میگیرند و به عنوان موفقیت به حساب میآید.
به طور خلاصه : بیشتر فرهنگها برای نوآوریهایِ کاربردی ارزش قائل میشوند به این علت که توسعه آنها هم راستا با هنجارهای فرهنگیاند. اما، ارزش گذاری در مورد ایدههای تازه، مبتنی بر دریافتهای فرهنگی که حول خلاقیت وجود دارد میتواند متفاوت باشد.
منیع:
https://innovationmanagement.se/2019/06/28/how-cultural-norms-affect-innovation/